گریه چتر ندارد

استفاده از نوشته های این وبلاگ با ذکر نام صاحب اثر مجاز می باشد

گریه چتر ندارد

استفاده از نوشته های این وبلاگ با ذکر نام صاحب اثر مجاز می باشد

تسکین

ماهی وار 

در برکه ی به قد مُشت 

از صبح 

از خورشید  

می ترسم

درد معلوم است

ماه به دستش خط کش و می کوبدش هر دم به روی دست های کهکشان سرخ 

گلوی شب گرفته 

سکوت زرد این خانه اسف بار است 

ومن در زیر دشنام تنم 

*  

که ماه از چرخش بی حد خود خسته 

که شب لب تا لب از اصوات بی معنا 

که خانه باب دلتنگی 

که من در زیر دشنام تنم مرده 

تلخ

قلبی که تیک تاک ساعت را 

از سخت ترین دقایق شب محو می کرد 

میان  ایستادن 

                  و 

                    تپیدن 

                        معذب است 

 

 * 

ثانیه بی  تو 

بس 

تکرار می کند 

 

اوقات بی خبری تنگ است 

به قد تنگ ماهی بعد از عید

هرگز تو را

 من آن طلوع ماه تابی  

که در اسارت آفتاب  

هر روز برای ستاره می رقصید